کد مطلب:106589 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

خطبه 204-آفریدگار بی همتا











[صفحه 53]

از خطبه های آن حضرت (ع) است: قسمت اول خطبه (ستایش خدایی را سزاست كه از همانندی آفریدگان برتر و از آنچه كه وصف كنندگان گویند والاتر است، با آفرینشهای شگفت انگیز خود در چشم نظاره كنندگان ظاهر و آشكار است، به سبب شكوه و ارجمندیش از اندیشه توهم كنندگان پنهان است، دانایی است كه دانش او اكتسابی نیست و بر آن افزوده نشود و از كسی فرا نگرفته است، همه چیز را بدون احتیاج به فكر و اندیشیدن، به اندازه اش مقرر فرموده است، ذات اقدسی كه تاریكیها او را فرا نمی گیرد، و از روشنیها كسب نور نمی كند، شب او را در بر نمی گیرد و روز بر او نمی گذرد، دریافت او با چشم ظاهر و آگاهی او با شنیدن اخبار نیست.) امام (ع) در این قسمت از عبارات خداوند متعال را به تعدادی از صفات ثبوتیه و سلبیه ستوده است: 1- ذات اقدس او برتر از آن است كه همانند مخلوقات باشد. 2- بر آنچه وصف كنندگان بگویند غالب است و هیچ وصفی قدرت احاطه به او را ندارد و هیچ صفتی را از دست نمی دهد به گونه ای كه بر آن توانایی نداشته باشد و ما بارها به این مطلب اشاره كرده ایم. 3- برای كسانی كه با چشم ظاهر و دیده ی دل به جهان آفرینش می نگرند شگفتیهای تدبیر حق آشكار است.

4- به سبب ارجمندی و شكوه ذاتش از اندیشه خیال پردازان پنهان است. توضیح این دو صفت قبلا گذشت. (بجلال عزته) مقصود از این جمله این است كه خداوند منزه از راه یافتن اندیشه به كنه ذات او است و این پنهان بودن، به لحاظ حقارت و كوچكی او نیست بلكه عزت مقام و شكوه ذات او باعث این امر شده است، تعبیر به (فكر المتوهمین) به این منظور است كه روح انسان در موقع دریافت امور مجرد از ماده، ناگزیر است كه با انگیزه ی قوه ی واهمه از خیال خود كمك بگیرد، یعنی آنها را تشبیه به امور مادی كرده تنزل دهد و به صورتهای خیالی درآورد، زیرا وهم انسان تنها چیزهایی را درك می كند كه مربوط به امور حسی باشد یا چنان تصور شود. بنابراین آنچه را كه انسان در این جهان تصور می كند چه ذات یا صفات حق تعالی و یا غیر آن باشد ناگزیر باید همراه با صورت خیالی یا وابسته به آن باشد، در حالی كه پروردگار متعال با توجه به عظمت و جلالش از این تصور خیالی منزه و به دور است و از این لحاظ بطون و كمون دارد (یعنی مخفی و پنهان است). 5- دانایی او مسبوق به جهل نیست تا نیازمند به كسب علم باشد، و كمبود علمی ندارد كه احتیاج به افزون داشته باشد یا استفاده از غیر كند چنان كه دانش آف

ریدگان بدین منوال است. 6- المقدر لجمیع الامور، یعنی تمام كارها را بر طبق خواسته خود و به اندازه معین به وجود آورده، و در این كار از اندیشه و تدبیر منزه بوده است. 7- خداوند، كسی است كه تاریكیها او را نمی پوشاند و از روشنائیهای جهان، نور نمی گیرد، زیرا كه از جسم بودن و عوارض آن كه امور مادی می باشد، به دور است. 8- و لا یرهقه...، شب او را درنمی یابد، زیرا خداوند منزه از آن است كه زمان بر او احاطه پیدا كند. 9- خداوند اشیاء را با دیدگان دریافت نمی كند چون ذات مقدسش در دریافت حقایق نیاز به ابزار ندارد. 10- آگاهی خداوند نشات گرفته از اخبار و گزارشها نیست چنان كه بیشتر دانشهای ما چنین است، چون حق تعالی از داشتن ابزار شنوایی ظاهری مبراست. و توفیق از خداوند است.

[صفحه 55]

قسمت دوم خطبه كه درباره ی برتری مقام پیامبر اكرم بیان فرموده است: مساوره: حمله بردن سرح: جدا ساخت (خداوند پیامبر را با نوری پر از روشنایی فرستاد، و او را در برگزیدن مقدم داشت، پس پراكندگیها و گسستگیها را به وسیله او جمع كرد و پیوند داد، و زورمندان را به توسط او مورد هجوم قرار داد، و دشواریها را به وجود او آسان فرمود و ناهمواریها را به دست وی هموار كرد، تا آنجا كه گمراهی را از راست و چپ دور كرد.) در این مورد امام (ع) به برخی از فواید وجودی و فضایل و برتریهای مقام پیامبر اكرم اشاره فرموده است: 1- بعثت آن حضرت همراه با نورافشانی بود، و لفظ ضیاء كنایه از انوار اسلام است كه به راه خدا راهنمایی می كند. 2- خداوند او را بر همه پیامبران در فضیلت مقدم داشت، اگر چه همه ی انبیاء برگزیدگان او هستند. 3- به وسیله او خداوند پراكندگیها را به همدیگر پیوند داد. منظور از پراكندگیها، اختلافات و نابسامانیهای دوره جهالت، پیش از پیامبر اكرم است و مراد از جمع آوری آنها منظم و مرتب كردن مصالح امور آنها به واسطه دین اسلام و توحید است. 4- با فرستادن آن حضرت، خدای عز و جل، زورگوی چیره را مورد حمله و هجوم قرار داد. در این

مورد كه امام علیه السلام خدا را فاعل فعل ساور قرار داده، از باب مجاز است، زیرا، او پیامبر را به دینی مبعوث فرموده است كه با آن بر زورمندان مشرك و غیر آن هجوم كرد. 5- سرسختیها و دشواریها را به وسیله او زبون و رام كرد، مراد گردنكشان دوره ی جاهلیت و دشمنان دین خداست. 6- خداوند متعال به وسیله پیامبر، تمام ناهمواریها را هموار كرد، منظور ناهمواریهایی است كه در طریق حق وجود داشت، كه پروردگار آن چنان او را راهنمایی فرمود تا توانست گمراهی و جهل را از راست و چپ دلها بزداید، و در ضمن عبارت راست و چپ اشاره به دور كردن دو صفت افراط و تفریط می باشد كه گاهی بر بعضی نفوس غلبه می كند، چنان كه باری كه بر پشت حیوان گذارده می شود سعی می شود كه مبادا دو طرف آن نامیزان باشد، و این تعبیر امام (ع) از لطیفترین استعاره ها و بلیغترین آنهاست. توفیق از خداوند است.


صفحه 53، 55.